کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما مینشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندشآور بود،آن هم به سه دلیل: اول آنکه کچل بود ، دوم اینکه سیگار میکشید و سوم - که از همه تهوعآورتر بود - اینکه در آن سن و سال ، زن داشت!
چند سالی گذشت یک روز که با همسرم ازخیابان می گذشتیم ،آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه خودم زن داشتم ،سیگار میکشیدم و کچل شده بودم.
دکتر علی شریعتی
سلام
این جمله رو قبلا خونده بودم
بازم برام قشنگ بود
سلام..دوست قدیمی...یاد ما کردید
ممنون
سلام
من سیگار می کشم
زن دارم
هیکلم درشته
به زودی هم کچل میشم
چه نفرت انگیزم!!!!
رییس سرت خلوت نشد؟
من که دکتر شریعتی نیستم..مهتابم
سرم پره...پر از غصه
شوهرم داشت سیگاری می شد جلوشو گرفتم
داشت کچل می شد جلوی اون رو هم گرفتم
ولی جلوی زن گرفتنشو نتونستم بگیرم
بابا قدرتمند....
حالا هر چی نیرو داری بزار که از این به بعد جلوی زن گرفتنشو بگیری!!
چرا نیومدی جشنواره؟
منتظرت بودیم...
یه مسافرت اجباری
نطلبیده مراده..
خوش باشید
میشه لطفا یه سر به وبلاگ سلمان بزنید ؟
حتما نظرتون رو بنویسید.
سپاسگزارم...
http://pmq-co.blogsky.com
سلام حضور خلوت انس است و دوستان جمعند... جای من خالی بود که اگه با دعوت خودم جزو بازدیدکنندگان این وبلاگ شدم.