زمان..

 

زمان به من آموخت که دست دادن معنی رفاقت نیست؛  

بوسیدن قول ماندن نیست  

و عشق ورزیدن ...

ضمانت تنها نشدن نیست!

 

                                                                                        مارتین لوترکینگ

نظرات 2 + ارسال نظر
کیان دوشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:14 ق.ظ

به نظر من مارتین لوترکینگ واقعا یک دل شکسته بوده و از شما ممنونم که این مطلب رو گذاشتین

این که کی گفته برام مهم نیست...چی گفته برام مهمه...ولی موافقم..قطعا لمس کرده که نوشته
منم ممنونم که سر زدید
شاد باشید

سلمان فارسی جمعه 28 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:19 ق.ظ

سلام
این طور فرض کنیم که این واقعیت که عشق ورزیدن ضامن تنها نشدن نیست حقیقتی آشکار باشد . یا این که بر ما مسلم باشد که بوسیدن برای ماندن تعهدی ایجاد نمی کند.
عشق نمی ورزیم؟
نمی بوسیم؟
نمی دانم چرا از جملات جناب لوترکینگ کمی بوی تجارت به مشامم میرسد.
عاشق معامله نمی کند که نیازمند تضمین باشد.
آموختن فن عشق در گذر زمان هم مقوله ای از همین دست است.
(تجربه اندوزی برای برنامه ریزی منسجم در عشق ورزیدن)
من عشق می ورزم: می بوسم: دست می دهم بی ضامن بی سفته بی چک بی توقع تعهد و می بالم به خود که بی پروا و بی حساب از عشق سرشارم
نه تعهد می دهم نه تعهد می گیرم
باقی بقای حضرت عالی

سلام
خواستم بگویم که سخنان آقای لوترکینگ با فرمایشات شما منافاتی ندارد ؛بیشتر که فکر کردم دیدم چرا منافات دارد . نگرشی که این سخنان از آن منشا گرفته کاملا در تضاد با نگرش شما می باشد...این که طی گذر زمان به این نتایج دست یافتند یعنی این که در اول مثل شما نمی اندیشیدند.البته کمند کسانی که چون شما فکر کنند و عمل...
با احترام به نظر شما و آرزوی اینکه اینگونه باشم (بی توقع ماندن بی واهمه ی از تنهایی ) اعتراف می کنم که به هر حال در این سیاه بازار معامله ی بدی نیست....تجارت قلب و کلیه و شرافت نیست ..اتاقک کوچک کتابفروشیست...گل فروشیست...
بقای عشق در قلب سرشارتان را از خداوند عاشق دوست تمنا می کنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد