در پاسخ پست قبلی در بخش نظرات از نوید..د..ه مطلبی بود که دو حکایت به دنبال داشت.اول این که کوتاهی آنچه نوشته بودم در مقایسه با آنچه در جواب آمده بود تامل می طلبید و شرمندگی ...ودوم این که حیفم آمد مطلب یاد شده را در صفحه ی اصلی وبلاگ نیاورم.این شد که فاصله ی این دو پست مجاورازفاصله ی میمنه و میسره ی لشکرسلم و تور بیشتر شد!
*****
لبخند می زنم
بی هیچ انتظار
بی انتظار تازگی وسبزی از بهار
بی انتظار چرخش تاسی به میل من
بی قصد برد وباخت
تنها به این امید که باشم در این قمار
***
بی آرزوی دیدن حتی دریچه ای
بر سینه ی حصار
تا در سرم بماند و دردل نمیردم
انگیزه ی فرار
***
بی اشتیاق بال گشودن به سوی اوج
بی شوق پر کشیدن سیمرغ افتخار
بی میل بازگشت به دوران اقتدار
بی ترس از اعتبار
بی هیچ انتظار
خارج ز اختیار
لبخند می زنم
سلام دوست عزیز
وبلاگ خوبی داری امیدوارم هر روز بهتر بشه
دوست داشتی یه سر به وب من هم بزن. تو پست آخرم یه خبرایی هست که مطمئنم به دردت می خوره
پس حتما بخون مطلب آخرمو
منتظرم
سلام و صد درود
درخبر است که خدای جل و علا می دانست که چه جفتی رابرای هم برگزیند که به کلام و به زبان و به کردار و به رفتار یکدیگررادرخورآیند و بیافزایند نور پیرامونشان را و به ترنم آرند باران خوشنوایشان رابردوستانشان.
شادزید و نکو و عاشق
سلام
ممنون...انقدر دیر شده پاسخ شما که حسابی شرمنده ام.
بازم ممنون
وجود مهربانتان جاوید
شرمنده فرمودین
جواب شرمندگی منو با شرمندگی ....نفرمایید....
وبلاگمو زینت دادم...
مرسی که سر میزنی
درود . نمیدونستم اردیبهشتی هستین . بهترینهای من اردیبهشتی هستن . خواهر و خواهر زاده هام و بهترین دوستانم و فرزندم و .... حالا شما .... به روز و بهروز باشین . بدرود
سلام..
خوشحالم که در ماه تولد بهترینهای شما متولد شده ام..خدا حفظ کنه عزیزان شمارو..
ممنون که سر زدید و عذر که دیر پاسخ دادم.
شاد باشید
درود . تولد شما هم مبارک .... من خسته شدم بس که نظرم ارسال نشد . بوس بوس
سلام
ممنونم پانیذ عزیز...نظر شما ارسال شده بود من دسترسی نداشتم به اینترنت.. از معایب زندگی در روستاست دیگه!
روی شما و روی ماه پسر عزیزتون و می بوسم.