ماه

ای ماه تو هنوز همان ماه هستی 

پیوسته - با همان گام - 

                             آرام 

آرام ، از هلال به تربیع ،بدر،محاق.. 

و باز از محاق بر میخیزی 

- بی هیچ اخم و عاطفه ای ـعین ماه پیش 

ای ماه 

وقتی که من کودک بودم  

                               تو ماه بودی 

وقتی که من جوان بودم  

(و پیر می گذشتم از هر چیز) 

تو ، باز ماه بودی 

وقتی که من به پیری می رفتم  

(و می نوشتم از مرگ) 

تو باز ماه بودی 

و اکنون که من 

ـ شانه به شانه ی مرگ - از ساحل های خاموش می گذرم 

و ریگ روزها را 

در باتلاقهای تیره و راکد می اندازم 

تو باز ماه هستی.... 

ای ماه ! 

ـبی اعتنا به ما و شب ما   - ترا 

پروای نام و ننگی نیست 

نه مدح شاعرانت می دارد شاد 

نه ناسزای شبرو هایت ، ناشاد 

پیوسته بر مدار خودی 

 

                       منوچهر آتشی

نظرات 2 + ارسال نظر
طاهره چهارشنبه 9 دی‌ماه سال 1388 ساعت 03:01 ب.ظ http://gliar.blogsky.com/

گفتى ز سر عهد ازل یک سخن بگو آنگه بگویمت که دو پیمانه در کشم
من آدم بهشتیم اما درین سفر حالى اسیر عشق جوانان مهوشم

سلام...
ممنون..زیبا بود

طاهره دوشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 05:32 ب.ظ

از مراعات نظیر هلال و بدر و تربیع و محاق خیلی خوشم اومد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد